آبا با با با كردن شايگان
امروز شايگان آبابابا كردن را ياد گرفت. ما دستمون را مي ذاشتيم جلوي دهن شايگان، اونم صدا در مي آورد. اما بعد از اينكه اعصابش خورد مي شد بووووووووووووو و مي كرد و سرش را بر مي گردوند. مدتهاست كه عاشق اينه كه با يه چيزي صورتشو قلقلك بديم. با چادر، با مو، با روسري. فدات بشم من عزيزم.